مصطفی اکبری 33 ساله فرزند هفتم و پسر دوم خانواده اکبری است، او اکنون به عنوان افسر رابط هوایی تیپ 65 نیروهای ویژه هوابرد و امورات چتربازی و پروازی این تیپ مشغول به خدمت است. درباره چگونگی پیوستنش به ارتش اینگونه برایمان میگوید: کلاس اول ابتدایی بودم که برادر بزرگم وارد ارتش شد، آن زمان چیزی از نیروهای نظامی و یا ارتشی نمیدانستم بنابراین انگیزه خاصی در من ایجاد نشده بود اما چند سالی که گذشت و بزرگتر شدم علاقه پیدا کردم تا اگر قرار است خدمتی در جامعه انجام دهم در راه وطن و میهنم باشد و چه بهتر که لباس مقدس نظامی را بپوشم.
بزرگتر که شدم علاقه پیدا کردم تا اگر قرار است خدمتی در جامعه انجام دهم در راه وطن و میهنم باشد
از آنجا که علاقه زیادی به درس خواندن داشتم زمانی که تصمیم گرفتم وارد نیروی نظامی شوم ترجیح دادم تا با شرکت در کنکور وارد این عرصه شوم، سال 84 با قبولی در رشته مهندسی دانشکده افسری امام علی (ع) هدفم به ثمر نشست و بعد از طی کردن تحصیلات دوره کارشناسی و تخصصی تیپ 65 نیروهای ویژه هوابرد ارتش، محل خدمت برادرم را به عنوان محل خدمت خود انتخاب کردم.
اکبری با بیان اینکه تمام نیروهای تیپ 65 نیروی زمینی ارتش آموزشهای هوایی و چتربازی میبینند، میگوید: یکی از راههای مقابله با دشمن از طریق نیروهای چترباز است در حقیقت چتربازان عملیات آمادهسازی برای ورود قوای اصلی را فراهم میکنند و وظیفه سنگینی بر عهده دارند. هوا یکی از راههای تحرک ماست، اما اینکه وظیفه اصلی چتربازان چیست باید گفت، فلسفه چتربازی نفوذ از طریق هوا به عقبه دشمن به منظور غافلگیری است به این معنا که وقتی از لحاظ زمینی مانعی وجود دارد که نیروهای نظامی نمیتوانند وارد منطقه شوند این چتربازان هستند که از طریق هوا به عمق دشمن نفوذ میکنند
این افسر نیروی هوابرد ارتش با اشاره به اینکه چتر بازی دو شاخه در ارتش دارد، میگوید: یکی از این شاخهها اتوماتیک است و به این شکل انجام میشود که بندی به کیسه چتر باز وصل است که در هواپیما قلاب میشود و به محض پریدن به بیرون، چترباز کیسه چتر را میکشد و چتر باز میشود، در عمل چترباز نقشی در باز کردن چتر ندارد و چتر به صورت اتوماتیک باز میشود، در این نوع پرش مهارت چترباز مهم است اینکه چطور از وسیله پروازی جدا شود و فرود بیاید البته چتربازی اتوماتیک در ارتفاعهای کمتر و حداکثر 2 هزار پا انجام میشود.
وی ادامه میدهد: شاخه دوم پرش از نوع سقوط آزاد است که در ارتفاعهای بیشتر و از 4 هزار پا شروع میشود، در این نوع پرش، چترباز به محض پریدن به بیرون از آلتیمتری یا ارتفاع سنجی که به مچ دست او وصل است، استفاده و با سنجیدن سطح ارتفاع خود از زمین، موقع فرود آمدن یا همان ارتفاع هزار متری به باز کردن چتر خود اقدام میکند، در این نوع پرش تمرکز و مهارت حرف اول را میزند همچنین چترباز باید به سطحی از مهارت رسیده باشد که بتواند در ارتفاعات بسیار بالا خودش را متعادل نگه دارد.
اکبری خاطرنشان میکند: در پرش از نوع سقوط آزاد که از ارتفاع 4 هزار پایی شروع میشود چترباز باید تا حدی از مهارت بالایی برخوردار باشد که بتواند تصمیمگیری لازم را در صورت بروز مشکل از نظر جوی و هوایی به درستی بگیرد، چون زمانی از ارتفاع 12 هزار پا این نوع پرش انجام میشود که در این ارتفاع حتی گردی کره زمین برای ما مشاهده شود.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا باید از چنین ارتفاع زیادی پرش انجام شود؟ بیان میکند: برای شناسایی منطقهای از دشمن و یا بحثهای استراتژیک نظامی نیاز است تا نیروهای چترباز وارد قسمتی از منطقه دشمن شوند و چون پرش از وسیله پروازی انجام میشود نباید دشمن متوجه این وسیله شود بنابراین هواپیما یا هلیکوپتر باید در سطحی قرار داشته باشد که در تیررس دشمن نباشد. زمانی که میخواهیم منطقهای از دشمن را تصرف کنیم، چتربازی اتوماتیک میشود که در ارتفاع کمتری چتربازان فرود میآیند و منطقه را تصرف میکنند.
در چتربازی هر لحظه احتمال وقوع بدترین حادثه وجود دارد، لحظهای که چترباز به باز کردن چتر و یا فرود آمدن اقدام میکند اگر فرد از آمادگی بدنی لازم برخوردار نباشد ممکن است حادثه برای او ایجاد شود و یا در صورت بروز حادثه نتواند خودش را کنترل کند بنابراین همواره در طول دوره آموزشی تأکید میکنیم که اولین اشتباه چترباز آخرین اشتباه او خواهد بود چون این اشتباه به قیمت جان فرد تمام میشود.
اکبری که یکی از افسران آموزشی تیپ 65 نیروهای ویژه هوابرد است، میگوید: آموزشهای هوایی و هماهنگیهای وسیله پروازی زیر مجموعه امور هوایی محسوب میشود و تمام این آموزشها در کمیته چتربازی انجام میشود. 2 مانع برای چترباز هنگام فرود آمدن وجود دارد که یکی باد و دیگری زمین است، اینکه چطور چترباز باید با باد و زمین مقابله کند نکته اساسی محسوب میشود.
برای نمونه در مراسمهایی مثل روز ارتش که چتربازان مانور انجام میدهند به علت کوچکی فضای برگزاری مراسم کار سختتر است از طرفی باد ممکن است هر لحظه چتر را نامتعادل کند و چترباز را به حالت پیشبینی نشدهای به زمین بزند. فرود چترباز روی زمین به شدت تابع باد است و باید رو به باد بنشیند، اگر به پرواز پرندهها دقت کنید میبینید که آنها به صورت غریضی رو به باد مینشینند و خلاف جهت باد پرواز میکنند در چتربازی نیز به همین صورت است و باید خلاف جهت باد پرواز کرد.
اگر به پرواز پرندهها دقت کنید میبینید که آنها به صورت غریضی رو به باد مینشینند و خلاف جهت باد پرواز میکنند؛ در چتربازی نیز به همین صورت است
اکبری تأکید میکند: علاقه به پرواز و کار در ارتفاع هم علاقه و عشق است و هم اوج ترس و هیجان؛ چون هیچ تکیهگاه و دست آویزی در هوا وجود ندارد فرد باید بر خودش تکیه کند و با اعتماد به نفس تصمیم بگیرد و با توجه به اینکه ذات انسان هیجان طلبی است بر ترس خود غلبه میکند تا پرواز را تجربه کند.
او همچنین در ارتباط با اولین تجربه چتربازی خود میگوید: در نخستین بار، چترباز تمام فکر و ذکرش به آموزشهایی است که دیده و ممکن است شرایطی پیش بیاید که از قبل پیشبینی نشده به همین دلیل هم در ذهن خود مداوم تصویرسازی و تجسم تمام شرایط و آموزشها را میکند اینکه چه کارهایی را مطابق گفته استاد باید انجام دهد، ترس در اولین بار به اوج خود میرسد اما شوقی وجود دارد که چترباز را برای پریدن لحظهای رها نمیکند.
اکبری خاطرنشان میکند: چتربازی اعتماد به نفس بالایی به آدم میدهد چون باید برای جان خودت تصمیمگیری کنی و هیچ کس جز خودت و خدای تو نیست، موقع نشستن و چتر باز کردن هم هیچ راهنمایی نداری و شاید همین تصمیمگیری است که به فرد اعتماد به نفسی میدهد که هیچ جای دیگری نمیتواند به دست آورد.
او با اشاره به اینکه بعد از دوره آموزشی تداوم آموزش مهمتر است، میگوید: هفتهای دو روز باید پرش انجام شود تا ذهن آماده هر نوع عکسالعملی باشد. همیشه گفته شده کسی که ترس از ارتفاع دارد نباید به سمت چتربازی بیاید اما برخی افراد میخواهند بر این ترس خود غلبه کنند که آموزشهای خاص دیگری برای این افراد وجود دارد و کسانی هم که داوطلب این آموزشها شدهاند به نتیجه خوبی دست یافتهاند.
صحبت از خاطره که میشود با کمی تأمل اینگونه برایمان تعریف میکند: تمام پرشها خاطره شیرین هستند چون هر بار که پرش انجام میشود تجربه جدیدی اتفاق میافتد و خاطره تلخ سانحه دیدن است، به خاطر دارم2 همکار خوبمان در چتربازی به شهادت رسیدند .سال 96 بود که لحظه نشستن روی زمین چترهای 2 همکارمان به هم گیر میکند و به زمین میخورند که باعث شهادت یکی از آنها میشود. یک بار هم یکی از چتربازان چترش باز نشد و زمین خوردن باعث شهادتش شد.
اکبری درباره سختیهای کارش نیز میگوید: مأموریت جزءلاینفک زندگی نظامیهاست و خانواده آنها این را به خوبی میدانند، زمانی که لباس نظامی را به تن میکنیم، مسئولیت ما چندین برابر میشود، با پذیرش اینکه وارد نیروی نظامی شدهای تمام سختیهای آن را با جان و دل میپذیری.
تیپ 65 نیروهای ویژه هوابرد به خاطر مأموریتهای خاصی که دارند، آموزشهای ویژهای میبینند که یک سری از این آموزشها تخصصی و یک سری مقدماتی است، برخی از این آموزشها مربوط به ورزشهایی مانند اسکی، کوهنوردی، چتربازی و... میشود. این آمادگی و آموزشها باعث شده است تا آنها در مسابقات جهانی و ملی نیز شرکت کنند.
اکبری میگوید: در مسابقات نظامی دوستی کشور روسیه در سال 2016 من و برادر کوچکترم به عنوان تیم کوهنوردی ارتش شرکت کردیم که جزو 4 تیم برتر مسابقات شدیم، تیم گروهی 12 نفره بود که باید مأموریتهای مختلفی را در 6 روز انجام میداد و ما توانستیم از بین 23 کشور جزو 4 تیم برتر مسابقات شویم.